آسمان سادات
فالله خیرا حافظا و هو ارحم الراحمین
بسم الله الرحمن الرحیم دوم:حسرت سوم:همراهی با شیطان چهارم:قساوت قلب پنجم:خود فراموشی ششم:عدم قبول اعمال خود فراموشی::کسی که خدا را فراموش کند خود را نیز فراموش می کند واز حقیقت انسانیت وکمالاتی که می تواند در پرتو ایمان وعمل به آنها برسد غافل می ماند. عدم قبول اعمال::امام علی (ع)می فرماید: عملی از غافل پذیرفته نیست. امام على (ع ) مى فرماید، جمعى در حضور رسول خدا (ص ) بودند و من هم بودم پیامبر (ص ) به ما رو كرد و فرمود: 1*حرم عشق کربلا ست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموختهاست و راه کربلا میشناسد و چگونه از جان نگذرد آنکس که میداند جان بهای دیدار است.
ما می خواهیم هر چه دلمان می خواهد بکنیم، اما دیگران حق ندارند، به ما اسائهای بکنند؛ ما خودمان، به نزدیکانمان، دوستانمان، هر چه بکنیم، بکنیم، اما دیگران،دشمنان، حق ندارند به ما اسائه ای بکنند.
آخر ما اگر خودمان را درست بکنیم، خداکافی است، خدا هادی است. ما خودمان را نمی خواهیم درست بکنیم، اما از کسی هم نمیخواهیم آزار ببینیم. آنهایی که طبعشان آزار است، کار خودشان را می کنند، مگر اینکهیک کافی و یک حافظ جلوگیری بکند.
ما می خواهیم اگر دلمان خواستدروغ بگوییم، اما کسی به ما حق ندارد دروغ بگوید؛ ما ایذاء بکنیم دوستان خودمان را،خوبان را، اما بدها حق ندارند به ما ایذاء بکنند.
بابا با خدا بساز، کار رادرست می کند. چرا در خلوت و جلوت، دلت هر چه می خواهد می کنی؟
حالا که این کارها را کرده ایم، باید توبه بکنیم، باید تضرع کنیم،با آن باب عالی و باب اعلی، باید به سوی او برویم [تا] ما را نجات بدهد، اول از شرخودمان و داخله خودمان، بعدها از شر خارجیها « أعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک » اینشهوات، این غضبهای بیجا، این شهوات بیجا، همه اش جنود شیاطین اند، جنود کفارنداینها، که در داخله خود آدم [هستند].
بالاخره، حالا که کار را به اینجارساندیم، خودمان می دانیم دوایش استغفار است،[آیا استغفار] می کنیم؟
چاره اینیست از اینکه باید به سوی خدا برویم، اگر به سوی خدا نرفتیم موانع هم اگر رفعبشود، موقتاً رفع می شود، دائماً رفع نمی شود.
تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم، با نمایندگان خدا ارتباطنداشته باشیم، کارمان درست نمی شود؛ امروز تا فردا، تا پس فردا، این که کار نشد.
تا رابطه ما با ولی امر، امام زمان صلوات الله علیه قوی نشود، آیا کار مادرست می شود بدون اصلاح نفس؟
باز هم نمی ترسیم از کسی! آیا توکل ما برخدا زیاد است یا قوت ایمان ما زیاد است!! آری کسی نمی تواند ما را گول بزند!! بابا،از دوستان شما به شما مواصلت می کنند. نه از دشمنهای شما.
درخلوتمان با خدا، تضرعاتمان، توبه مان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً دعای شریف«عظم البلاء و برح الخفاء » را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را؛ با اوباشیم. حالا اگر رساند؛رساند ! اگر نرساند، دور نرویم از کنار او، از رضای او دور نرویم. او می بیند، او می داند حرفهایی که ما به همدیگر می زنیم. او عین الله الناظره[است] و جلوتر از ماها می شنود حرف ما را؛ بلکه خودمان که حرف می زنیم این صدا ازلب می آید به [طرف] گوش، فاصله ای دارد، او جلوتر از این فاصله، حرف خودمان را میشنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آنوقت [آیا] ما می توانیم کاری بکنیم که اونفهمد؟ می توانیم کاری بکنیم که او نداند؟
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
اخبرونى اى شیى ء خیر للنساء :
((به من خبر دهید بهترین چیز براى زنان چیست ؟))
همه ما از پاسخ صحیح این سؤال در مانده شدیم ، سپس حاضران متفرق شدند، من به خانه آمدم و جریان سؤال پیامبر (ص ) و عجز ما از جواب به آن سؤ ال را براى حضرت زهرا (س ) تعریف كردم .
فاطمه (س ) فرمود: ولى من پاسخ سؤال را مى دانم ،
خیر للنساء ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال :
((بهترین چیز براى زنان آن است كه مردان نامحرم را نبینند و مردن نامحرم نیز آنها را نبینند))
در بعضى از عبارات آمده : ان لاترى رجلا و لایراها رجل
به حضور رسول خدا (ص ) رفتم و عرض كردم پاسخ آن پرسش كه از ما كردى این است :
(بهترین چیز براى زن آن است كه نه مرد نامحرم او را بنگرد و نه او مرد نامحرم را بنگرد)
فرمود: (تو كه نزد من بودى ، پاسخ این سؤ ال را ندادى ، اكنون بگو بدانم ، چه كسى این پاسخ را به تو آموخت ؟)
على (ع ) گفت : فاطمه (س ) این جواب را داد
پیامبر (ص ) از این پاسخ ، خرسند شد و فرمود:
ان فاطمة بضعة منى :
همانا فاطمه (س ) پاره تن من است 1
Power By:
LoxBlog.Com |